English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2900 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diffusion U تخلیه کردن بافشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radojet U وسیله تخلیه هوا بافشار
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
propulsion U بجلوراندن بافشار
flushes U اب را بافشار ریختن
flush U اب را بافشار ریختن
froissement U حرکت بافشار
barometric U بافشار هوا
flushing U اب را بافشار ریختن
hydromatic U دستگاهی که بافشار روغن کار میکند
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
pneumatic U بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
purge valve U لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
die casting U روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
legg press U تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
disembarked U تخلیه کردن
evacuating U تخلیه کردن
disembarking U تخلیه کردن
vacating U تخلیه کردن
unload U تخلیه کردن
to offload U تخلیه کردن
disembarkation U تخلیه کردن
drain U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
disembark U تخلیه کردن
disembarks U تخلیه کردن
evacuated U تخلیه کردن
unloaded U تخلیه کردن
vacate U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
unloads U تخلیه کردن
evacuates U تخلیه کردن
evacuate U تخلیه کردن
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
to block and bleed [valve] U مسدود کردن و تخلیه کردن [دریچه] [مهندسی]
road clearance U تخلیه کردن جاده
defecated U تخلیه کردن شکم
defecates U تخلیه کردن شکم
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
evacuating U تخلیه مزاج کردن
defecate U تخلیه کردن شکم
evacuate U تخلیه مزاج کردن
evacuates U تخلیه مزاج کردن
evacuated U تخلیه مزاج کردن
exhaust U تخلیه کردن خروج
exhausts U تخلیه کردن خروج
defecating U تخلیه کردن شکم
degasify U تخلیه کردن گاز
diffusion U کم کردن از قدرت تخلیه فشار
debarkation U تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
priming U پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
corona U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
coronas U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
unloading U تخلیه
emptying U تخلیه
evacuates U تخلیه
evacuation U تخلیه
depletion U تخلیه
evacuated U تخلیه
LSD U تخلیه
evacuate U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
discharged U تخلیه
exhaust U تخلیه
evacuating U تخلیه
discharges U تخلیه
disembarkation U تخلیه
stripping U تخلیه
discharge U تخلیه
exhausts U تخلیه
unstuffing U تخلیه
electron discharge U تخلیه الکترونها
main discharge U تخلیه اصلی
discharges U تخلیه بار
electrical discharge U تخلیه برقی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
depopulation U تخلیه جمعیت
oscillating discharge U تخلیه مواج
discharges U تخلیه الکتریکی
lightning discharge current U جریان تخلیه
medical evacuation U تخلیه بیماران
undulatory discharge U تخلیه مواج
exhaust chute U ناودان تخلیه
medical recovery U تخلیه پزشکی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
impulse discharge U تخلیه ضربهای
high rate discharge U تخلیه شدید
flaming discharge U تخلیه مشتعل
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
neural discharge U تخلیه عصبی
glow discharge U تخلیه تابنده
glow discharge U تخلیه تابناک
evacuant U تخلیه کننده
escape channel U مجرای تخلیه اب
sluice U دریچه تخلیه
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
abreaction U تخلیه هیجانی
point discharge U تخلیه نقطهای
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
ozone depletion U تخلیه اوزون
sluices U دریچه تخلیه
sluiced U دریچه تخلیه
medical evacuation U تخلیه بهداری
internal discharge U تخلیه داخلی
medical evacuation U تخلیه پزشکی
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
bank sluice U دریچه تخلیه
discahrge pipe U لوله تخلیه
drain cock U لوله تخلیه
rotary discharger U تخلیه گر گردان
discharge chute U سرسره تخلیه
discharge cock U شیر تخلیه
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
discharge conveyor U نوار تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
discharge end U سمت تخلیه
discharge end U محل تخلیه
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
discharge nozzle U فواره تخلیه
depletion layer U ناحیه تخلیه
blow off U شیر تخلیه
depletion zone U ناحیه تخلیه
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
corollary discharge U تخلیه تبعی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
corona discharge U تخلیه کورونا
catharsis U تخلیه هیجانی
tipper U تخلیه کننده
debarkation net U تور تخلیه
surging discharge U تخلیه نوشی
defecation U تخلیه شکم
brush discharge U تخلیه جارویی
dejecta U تخلیه مدفوع
sluiceway U دهانه تخلیه
site clearance U تخلیه کارگاه
depletion area U ناحیه تخلیه
depletion barrier U ناحیه تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
discharge U تخلیه بار
quitting U تخلیه خانه
area evacuation U تخلیه منطقهای
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharging berth U اسکله تخلیه
discharging wharf U اسکله تخلیه
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
quit U تخلیه خانه
drain plug U پیچ تخلیه
relief well U چاه تخلیه
air evacuation U تخلیه هوایی
discharge U تخلیه الکتریکی
education pipe U لوله تخلیه
chain of evacuation U سیستم تخلیه
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge opening U راهگاه تخلیه
discharge opening U مجرای تخلیه
discharge pressure U فشار تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
road clearance U تخلیه جاده
residual discharge U تخلیه مانده
sanitation U سیستم تخلیه فاضل اب
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
discharges U شلیک عصبی تخلیه
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
evacuees U پرسنل تخلیه شده
evacuee U پرسنل تخلیه شده
discharge U شلیک عصبی تخلیه
silt ejector U تخلیه کننده رسوب
oil drain plug U توپی تخلیه روغن
oil drain cock U شیر تخلیه روغن
tail escape U نهر تخلیه انتهائی
second townsend discharge U تخلیه دوم تاونزند
normal glow discharge U تخلیه تابناک متعارف
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
main gap U فاصله تخلیه اصلی
dust exhaust U تخلیه گرد و خاک
discharge capacity U فرفیت تخلیه بار
abnormal glow discharge U تخلیه تابناک نامتعارف
semi self maintained discharge U تخلیه نیم وابسته
corona discharge current U جریان تخلیه کورونا
evacuation policy U روش تخلیه پزشکی
exhaust system U سیستم تخلیه دود
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com